• لطفا خودتان را معرفی نمایید.
بنام خدا. ضمن تشکر از شما که این گفتگو را ترتیب دادید، بنده «بیان محمودی» بازیکن تیم ملی فوتبال بانوان ایران هستم که حدود 6 سال است افتخار پوشیدن پیراهن تیم ملی را دارم. فوتبالم را از کوچه پس کوچه های شهرم جوانرود در استان کرمانشاه آغاز نمودم. در این راهی که انتخاب نمودم از همان اوایل به علت ذهنیت های تبعیض آمیزی که علیه زنان در منطقه حاکم بود، با مشکلات وموانع عدیده ای مواجه شدم که هر کدام برای دلسرد نمودنم کافی بودند که فوتبال را رها نمایم. خصوصا این ذهنیت که اجازه نمی دهند یک «دختر کردِ سنی مذهب» پیشرفت کند و به رده های بالای ملی دست یابد، خیلی آزارم می داد. اما بنده به دلیل علاقه شدیدم به فوتبال نه تنها دلسرد نشدم بلکه با تلاش و جدیت تمام به راهم ادامه دادم تا اینکه به لطف خدا با این مرحله برسم.
• چرا شما از میان تمام رشته های ورزشی، ورزش سخت و پرتنش فوتبال را انتخاب نمودید؟
از 6-5 سالگی به فوتبال علاقه داشتم. بخاطر نبود امکانات برای بانوان، در کوچه و خیابان با پسرهای هم سن وسال خودم بازی می کردم. خوشبختانه به مرور وضعیت امکانات در سطح شهر بهتر شد و با احداث 4سالن ورزشی جدید زمینه ای فراهم شد که دختران هم فرصت ورزش کردن پیدا کنند.
• تاکنون چه افتخارات و دستاوردهایی در زمینه «فوتبال» کسب کرده اید؟
اولین جرقه ی موفقیتم عضویت در تیم منتخب فوتبال بانوان استان کرمانشاه جهت شرکت در مسابقات کشوری بود. در آن دوره از مسابقات بود که مربیان تیم ملی بازی مرا دیدند تا اینکه در سال 84 به اردوی تیم ملی فوتبال ایران دعوت شدم. بنده در همان سال84 جزء 11بازیکن فیکس تیم ملی شدم و 6سال عضو تیم ملی بودم که این برای دختری از یک شهر محروم و مرزی در نوع خود بی سابقه بود. 3بار با تیم های باشگاهی ام قهرمان لیگ برتر فوتبال ایران شدم. 2بار «خانم گل» فوتبال ایران شدم .3بار بعنوان «بازیکن اخلاق» فوتبال بانوان ایران انتخاب گردیدم. به همراه تیم ملی دانشجویان ایران در مسابقات جهانی «ایتالیا» به مقام سوم و سال بعدش در همین مسابقات که در کشور «اسپانیا» برگزار شد به مقام نایب قهرمانی دانشجویان جهان رسیدیم که بنده با 17 گل زده خانم گل مسابقات آن دوره شدم. راهیابی تیم ملی فوتبال بانوان ایران برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران با گل بنده که در دقیقه 90به تیم ملی هندوستان زدم و قرار گرفتن ایران برای اولین بار در «رنگ کینگ» فیفا و ای اف سی و در مجموع 16گل در بازی های ملی در مسابقات بین المللی و دعوت شدنم به باشگاه «اینترمیلان ایتالیا» کارنامه ورزشی بنده تا این لحظه است که در خدمت شما می باشم.
• همانگونه که اشاره نمودید یکی از افتخارات ورزشی شما پیشنهاد وسوسه انگیز باشگاه صاحب نام «اینترمیلان ایتالیا» به شما جهت عقد قرار داد بود. مایلیم در این زمینه صحبت بفرمایید و بیان نمایید که چرا در نهایت پیوستنتان به تیم «اینتر میلان» منتفی شد؟
در سال 2010 میلادی که جهت شرکت در مسابقات قهرمانی دانشجویان جهان به همراه تیم ملی ایران عازم مسابقات شدیم، بنده با زدن 17 گل خانم گل مسابقات شدم. گویا مربیان تیم ملی فوتبال زنان ایتالیا بازی بنده را در این مسابقات زیرنظر گرفته بودند که در نهایت در همان مسابقات با سرمربی تیم ملی ایران و نایب رئیس فدراسیون فوتبال جهت انتقال بنده به باشگاه اینترمیلان مذاکره کردند. البته مسئولان تیم ملی بنده را در جریان جزئیات امور قرار ندادند تا اینکه به ایران برگشتیم. مسئولان تیم ملی در تهران مساله را با من درمیان گذاشتند که مهمترین بند قرارداد با باشگاه اینترمیلان، «عدم رعایت حجاب وپوشش اسلامی» در حین انجام بازی بود که تحت هیچ شرایطی نتوانستم دین وعقیده اسلامی ام را نادیده بگیرم. واقعا در معرض انتخاب سختی قرار داشتم، یا باید به آینده ی ورزشی و فوتبالم فکر می کردم و یا اینکه در اندیشه ی حفظ دین و اعتقاداتم می بودم، که به لطف خدا دومین گزینه یعنی دین وعقیده ام را انتخاب نمودم و حاضر نشدم بخاطر پیشنهاد دلفریب یک باشگاه اروپایی حجاب و دین واعتقاداتم را از دست بدهم . شاید این جریان با تمام افتخارات ورزشی ام برابری نماید.
• خانم محمودی، شما چگونه توانستید به رغم وجود موانع بی شمار به این افتخارات ورزشی که شاید برای مرفه ترین دختران ایران هم چیزی شبیه خواب ورویا باشد، دست یابید؟
در صحبت های قبلی به مشکلات عدیده ام اشاره نمودم. مشکل نبود امکانات و سالن ورزشی برای خانم ها، موانع فرهنگی واجتماعی برای فعالیت ورزشی یک دختر در شهر کوچکی مثل جوانرود، حتی اطرافیان و مردمی که سعی می کردند خانواده ام را علیه من تحریک کنند و مانع ادامه فعالیت ورزشی ام شوند، همه وهمه موانعی بودند که نمی گذاشتند کارم را با آرامش و تمرکز انجام دهم. اما بنده تمام این فشارها و مشکلات را به خاطر هدفم تحمل کردم و به خاطر علاقه ام به فوتبال، راهم را با جدیت تمام ادامه دادم تا اینکه به مرور زمان و به لطف خدا توانستم بربخش عظیمی از موانعم غلبه نمایم. در این راه خانواده ام مرا تنها نگذاشتند بلکه همواره پشتیبانم بودند. مربی دلسوزم خانم «عالیه صالحی» دستم را گرفت و بارها باعث دلگرمی ام برای ادامه فوتبال شدند. موفقیت های بنده حاصل 8سال جنگیدنم با تمام مشکلاتم بود، تا اینکه چند مدت قبل از اولین دعوت شدنم به تیم ملی که آرزوی هرورزشکاریست، بازیکن معروف ومسلمان جهان «زین الدین زیدان»به خوابم آمد، خواب دیدم که «زیدان» مرا به یک زمین چمن خیلی باکیفیت دعوت کرد و مدتی با هم فوتبال بازی کردیم. پس از بازی به من گفت که: « تو در فوتبال موفق خواهید شد و به موقعیتی می رسی که همه مردم دنیا تو را می شناسند». 4روز پس از این خواب بود که به اردوی تیم ملی فوتبال دعوت شدم. بعد از این اتفاقات بود که فهمیدم باید تلاشم را چند برابرکنم و بیشتر از قبل بر توانایی هایم اعتماد کنم.
• شیرین ترین خاطره ی ورزشی تان را برای ما تعریف کنید؟
شیرین ترین خاطره ورزشی ام 4 سال پیش در بازی با تیم ملی هندوستان در تهران رخ داد. در دقیقه 90 توپی بلند برایم ارسال شد که بین من و دروازبان هند بود. توپ داشت از بالای سرم عبور می کرد که ناخودآگاه دستم به توپ خورد و توپ وارد دروازه هند شد، داور گل را اعلام کرد و بازیکنان هند هر چه اعتراض و داد و بیداد راه انداختند دیگه کار از کار گذشته بود. با این گل من، ما به جام ملتهای آسیا در کشور ویتنام راه یافتیم و این شیرین ترین خاطره زندگی م بود.
• این خاطره ات مرا به یاد «گل مارادونا ستاره فوتبال آرژانتین و جهان» انداخت که در جام جهانی 86 مکزیک درمسابقه تیم های ملی فوتبال آرژانتین وانگلستان با دست توپ را درون دروازه انگلیس قرار داد و تیم فوتبال انگلستان را حذف نمود. اما الان می خواهم «بیان محمودی و مارادنا» را در این زمینه به چالشی جدی بکشانم و آن اینکه : آیا این حرکت بیان محمودی و دیه گو مارادنا ناقض بازی جوانمردانه(ferplay) در ورزش نیست؟
چرا این را قبول دارم ولی باور کنید زیاد عمدی نبود، ناخودآگاه دستم را جلو توپ قرار دادم. در فوتبال هیچوقت نخواسته ام با کلک وفریب و دایبینگ از حریفان امتیاز بگیرم. ولی باورکنید این حادثه یک استثنا بود.
• چه کسانی در رسیدن شما به موفقیت های ورزشی تان نقش داشته اند؟
تمام موفقیت هایم را لطف خداوند مهربان به این بنده ی حقیرش می دانم که دستم را در همه سختی ها گرفت و ایمان دارم بدون کمک ویاری او نمی توانستم به هیچ جا برسم. خانواده ام پشتیبان همیشگی ام بودند و مرا در این راه سخت تنها نگذاشتند. بعد از خانواده ام خانم «سعدیه قادری» پایه گذار ورزش بانوان جوانرود و خانم«عالیه صالحی» مربی دلسوزم که هم از لحاظ اخلاقی وهم ازنظر فنی هرچه دارم از ایشان دارم، در رشد وپیشرفتم نقش داشته اند. مربیانم در کرمانشاه خانمها صادقی، مظفر و آقای حسینی و همچنین مربیان تیم ملی ام ومربی چینی ام خانم «میسجو»همه در موفقیت های من نقش دارند و از همه ی زحمات آنان تشکر می نمایم ودستشان را می بوسم.
• آیا برنامه ای جهت انتقال تجارب ملی و بین المللی تان به نوجوانان و جوانان کردستان و حتی کل کشور دارید؟
بنده حدود یک ساله که از ناحیه ی زانو دچار مصدومیتم و دراین مدت از فرصت استفاده کردم و مدرک مربیگری درجه ی D آسیا را گرفتم و بدنبال اخذ سایر مدارج مربیگری تا درجه A می باشم. بعد از پایان دوران بازیکنی ام سعی دارم در عرصه ی مربیگری هم فعالیت نمایم و تمام تلاشم را در راه انتقال تجارب و دانش فنی ام که از مربیان دلسوزم آموزش دیده ام و بخش دیگری از آن را در میادین ورزشی کسب کرده ام، بکار می گیرم. مطمئن باشید در راه خدمت به ملتم و منطقه و شهرم لحظه ای درنگ نخواهم کرد.
• برای حسن ختام این گفتگو، مایلیم حرف آخرتان را از صفحه زنان اصلاح وب متعلق به «جماعت دعوت واصلاح ایران» بشنویم.
اولین پیامم به مسئولان ونهادهای دولتی است که در منطقه ی کردنشین اورامانات در زمینه ی ورزش سرمایه گذاری نمایند و در راه توسعه ی ورزش همگانی و قهرمانی گام های اساسی بردارند. از صاحبان سرمایه و ثروتمندان منطقه هم تقاضا دارم بخشی از سرمایه شان را در ورزش سرمایه گذاری نمایند. توصیه ای خودمانی دارم به نوجوانان وجوانان که خانواده هایشان را برای تهیه ی امکانات ورزشی تحت فشار قرار ندهند و به جای درخواست لباسهای اورجینال با تلاش وسخت کوشی کمبودها را جبران نمایند. باور بفرمایید با وجود اینکه وضعیت مالی خانواده ام مناسب است، اما درطول 3سال اول حضورم در تیم ملی فقط با یک کفش و لباس ساده تمرین می کردم. جا دارد همین جا از آقای مصطفی محمدی نماینده پیشین مردم اورامانات و آقای دکتر نعمت منوچهری نماینده ی فعلی اورامانات در مجلس شورای اسلامی، خانم عالیه صالحی،هنرمند شهرم آقای عزیز ویسی، جناب آقای سلیم زاده فرماندار بومی سابق جوانرود، آقای نریمان رحمانی ریاست تربیت بدنی جوانرود و روئسای قبلی و فعلی هیات فوتبال جوانرود بخاطر دلسوزی ها و حمایت های بی دریغشان و مجددا از خانواده عزیزم تشکر نمایم .
نظرات
بدوننام
29 آبان 1391 - 11:43کوره هه ر بژیت خویشکی به ریزم خوای گه وره سه ربه رزت کات...